کد مطلب:369612 جمعه 29 بهمن 1395 آمار بازدید:406

تصویر سازی
 تصویر در دعا در مقایسه با ایقاع عنصر دوم است زیرا: همان گونه كه دعا همراه با تلاوت است ناگزیر با ایقاع همراه است، ولی ضرورتی ندارد كه تصویرگری با تلاوت همراه باشد. به عنوان مثال، دیده می‌شود دعاهایی كه حاوی برآورده شدن نیازهاست مانند دعای رزق (دعای 29)، عافیت (دعای 23)، استسقاء (دعای 19) یا پیروزی بر دشمن (دعای 49) آن قدر كه به تعبیر مستقیم و عرضه‌ی آشكار موضوع نیاز دارند به تصویر فنی نیاز ندارند ولی این موضوع نسبت به مناجات‌ها برعكس است. زیرا مناجات تواصل، سوز، گداز، شوق و وجد به سوی خدای تعالی است به طوری كه دعا كننده ضمن انفعال در اندیشه‌ی خودش غور می‌كند و در گفتگوی با خدا غرق و فانی می‌شود. این امر اقتضا می‌كند كه از تصویرهای هنری كه مشتمل بر استعاره یا رمز و تشبیه است، استفاده شود چرا كه تعبیرهای ساده و مستقیم خرسند كننده نیستند. چون هنگام مناجات نفس دعا كننده حالتی خاص دارد، این كاربرد متناسب با آن نیاز است و این كار جز با تصویرهای هنری میسر نیست. شایسته است در این جا نمونه‌ای از مناجات العارفین حضرت (ع) را مورد بررسی قرار دهیم تا میزان ارتباط بین عنصر تصویر سازی و سیاق دعا روشن شود. و دریابیم كه چگونه معصومین (ع) به عنوان شخصیت‌های پیشرو به لایه‌های روح انسان توجه دارند. [الهی، فاجعلنی من الذین ترسخت أشجار الشوق الیك فی حدائق صدورهم و أخذت لوعه محبتك بمجامع قلوبهم، فهم الی أوكار الأفكار یأوون، و فی ریاض القرب و المكاشفه یرتعون و من حیاض المحبه بكأس الملاحظه یكرعون، و شرائع المصافاه یردون] (14، ص: 220). در این فراز كوتاه مجموعه‌ای از تصویرهای هنری آمده است. در این جا ژرف‌ترین صورت‌های رابطه بین خدا و بنده مورد بررسی قرار گرفته‌اند. طبیعت حال و مقام اقتضا می‌كند كه به تعبیری گرایش داشته باشیم كه از تصویرهای دقیق و دلالت‌های ثانویه و الهام‌های ظریف سرشار باشد و بازگو كردن آن حالت‌های نفسانی به جز با این تصویرهای هنری میسر نباشد. در متن از استعاره‌هایی استفاده شده‌اند كه رابطه بین درختان باغ با اشتیاق موجود در سینه‌ها در یك ردیف قرار گیرد. درخت به اندازه‌ای كه ریشه‌هایش را در عمق زمین فرومی‌برد ثبات بیشتر به دست می‌آورد و به همین نسبت شوقی كه در قلب ریشه دوانیده است برای حضرت (ع) ممكن بود كه به عنوان مثال بگوید: [اللهم اجعل أشواقنا الیك شدیده] ولی این تعبیر افاده غرض نمی‌كرد، به همین دلیل به تصویرهای استعاری روی می‌آورد تا تراكم شوق و شدت اشتیاق خود را نشان دهد. «حدائق» را به «صدرهم» اضافه كرده است تا به معرفت نسبت به خداوند عمق بیشتری بدهد.